پازل پسر جنگل

اگر می خواهید کودکانی دانا و خلاق داشته باشید , دوران کودکی آن ها را از دست ندهید. شیوه تربیت کودکان , روی آینده آن ها بسیار تاثیر گذار می باشد. در این جا می خواهیم به معرفی پازل کتاب جنگل بپردازیم.

پازل یکی از بزرگترین سرگرمی های افراد , در تمامی سنین می باشد. پازل ها در انداز ه ها و ابعاد گوناگون یافت می شوند. پازل ها بر اساس درجه سختی , برای سنین مختلف طبقه بندی می شوند بنابراین در انتخاب پازل مناسب برای کودک خود دقت کنید.

پازل علاوه بر سرگرمی کودک , فواید بسیاری برای او دارد.

هنگامی که کودکان می خواهند پازل درست کنند , ابتدا با دقت به طرح روی آن دقت می کنند و سعی می کنند تمامی جزئیات را به خاطر بسپارند , بنابراین در این مرحله به اهمیت دقت کردن در کار ها پی می برند.

در مرحله بعد ممکن است کودک مجبور شود برای حل پازل چندین بار تلاش کند تا در نهایت موفق شود. بنابراین کودک متوجه می شود برای موفقعیت در هر کاری باید تلاش کند.

تحقیقات ثابت کرده است افرادی که از دوران کودکی پازل حل می کنند در بزرگسالی کمتر دچار آلزایمر و فراموشی می شوند. پازل مغز انسان را تقویت می کند و باعث پرورش قوه تخیل کودک می شود.

شما می توانید با استفاده از پازل و دیگر علاقمندی های کودک , مطالب مورد نظرتان را به آن ها آموزش دهید.

تماشای کارتون از دیگر فعالیت های مورد علاقه کودکان می باشد. کودکان با تماشای کارتون از دنیای خسته کننده ی بزرگسالان خرج می شوند و به دنیای رنگی و خیالی خود وارد می شوند. البته این نکته را در نظر بگیرید که کودکان توانایی تشخیص واقعیت و خیال از یکدیگر را ندارند.

در بسیاری از مواقع دیده شده است که کودکان شخصیت های اصلی داستان را الگوی خود قرار می دهند و سعی می کنند کار های آن ها را تکرار کنند. بنابراین بهتر است در ابتدا خودتان کارتون را بررسی کنید و در صورت مناسب بودن آن را در اختیار فرزندتان قرار دهید.

انتشارات نیک پی ناشر تخصصی کودک و نوجوان با تولید مجموعه ای از پازل های کارتونی , باعث چند برابر شدن علاقمندی کودکان به پازل شده است.

خلاصه داستان کتاب جنگل :

داستان کتاب جنگل درباره موگلی ، پسربچه یتیمی است که در جنگل و با گرگها زندگی می کند. مشکلات از جایی شروع می شود که شیرخان ، ببر بزرگ و وحشی به دنبال موگلی میاید. باگیرا ، پلنگ سیاه و دوست موگلی به او  پیشنهاد می دهد به مزرعه ی کنارجنگل برود.

آدم هایی که آنجا زندگی میکنند, می توانند از موگلی مواظبت کنند. اما در مسیر بازگشت به روستا اتفاقات زیادی برایش می افتد. در ابتدا او یک مار درختی به اسم کآ را میبیند. کا سعی میکند موگلی را هیپنوتیزم کند و او را بخورد, اما یک خرس به کمکش میاید. خرس از موگلی می خواهد کندوهای عسل را از درختها  پایین بیندازد.