فواید بازی کردن با کودکان چیست؟
بازی تخیل کودک را پرورش میدهد
بازی وانمودی یا تخیلی، یکی از پایههای اساسی دنیای بچههای خردسال است. بچهها این رفتار را از حدود دو سالگی شروع میکنند. تقریباً هر چیزی از اشیای روزمره میتواند تخیل کودک شما را تحریک کند. این به خاطر آن است كه او از آنها به عنوان سمبل و نماد استفاده میكند. کودکتان دارد یاد میگیرد كه یک چیز میتواند در مقام چیز دیگری قرار بگیرد. با استفاده از توانایی جدید خود در وانمود کردن، میتواند یک تکه چوب را به یک قایق یا چند قابلمه و تابه را به یک ست درام تبدیل کند.
اما اشیای روزمره تنها چیزهایی نیستند که در دنیای خیالی کودک شما تغییر شکل میدهند. نقشهایی که او در بازیهای خود بر عهده میگیرد نیز تغییر میکنند. او به سادگی از نقش ابرقهرمان به نقش پدر و بعد به نقش افسر پلیس میرود. با آزمایش مشاغل و هویتهای متنوع، قادر به کشف انواع سناریوها و پیامدهای آنها میشود. گاهی داستانهایی که بچه اجرا میکند، منعکسکنندهٔ مسائلی است که در تلاش و تقلا برای درک آنهاست.
برای مثال، اگر فرزندتان در حال کنار آمدن و پدیرفتن خواهر یا برادر جدید خود باشد، ممکن است رفتارهای تیمارگرانهٔ زیادی را در بازی خود بگنجاند، یعنی از تعامل شما با خواهر یا برادر جدیدش تقلید کند. وقتی کودک با استفاده از بازی خیالی گرفتاریها و دارمهای زندگی روزمره را تفسیر میکند و قوانین رفتار اجتماعی را تمرین میکند، حسی از «کنترل داشتن» به دست میآورد.
چگونه میتوانید بازیهای تخیلی را تشویق کنید؟
جعبهای محتوی وسایل روزمره که کودک میتواند هنگام بازی وانمودی استفاده کند داشته باشید. نسخههای بچگانهٔ اشیای بزرگسالانه، مانند تلفن اسباببازی و ظروف پلاستیکی به تسهیل نقش بازی کردن کمک میکند و اشیا و اسباببازیهای تغییرپذیر، یعنی اسباببازیهایی که میتوانند بیش از یک کاربرد داشته باشند، مثل لگوهای رنگی، با امکانات نامحدودی که دارند تخیل فرزندتان را گسترش میدهند.
بازی مهارتهای اجتماعی را ارتقا میدهد
در دوران نوپایی، کودکان در کنار هم و بدون برقراری ارتباط آشکار با یکدیگر بازی میکنند که این اتفاق را بازی موازی مینامند. در طول سالهای خردسالی تا پیشدبستانی، آنها با ایجاد خطوط داستانی پیچیده شروع به تعامل با یکدیگر میکنند.
آنها در حین انجام این کار، مذاکره، همکاری و به اشتراک گذاشتن و تقسیم کردن را یاد میگیرند، اگرچه برخی از بچهها تا چهار یا شش سالگی هنر به اشتراک گذاشتن و تقسیم کردن را کسب نمیکنند. وقتی بچهها در مورد اینکه چه کسی بابا خواهد شد یا چه کسی لباس بنفش را میپوشد اختلافنظر دارند، در واقع در حال کسب مهارتهای اجتماعی مهمی هستند.
چگونه میتوانید بازی اجتماعی را تقویت کنید؟ وقتی کودک شما در دوران خردسالی دو تا پنج سالگی جا افتاد، همبازیهایی در نزدیکی محل زندگی یا بین اقوام پیدا خواهد کرد اما برای گسترش روابط خارج از مدرسه به کمک شما نیاز دارد.
راحتترین راه برای ایجاد دوستیهای تازه این است که برای کودکتان و دوستانش قرار بازی بگذارید یا یک گروه بازی ایجاد کنید. با معرفی بازیها یا فعالیتهایی، استارت کار را بزنید و سپس رفتار و پیشرفت بچهها را زیر نظر داشته باشید. بعد از یک یا چند قرار بازی، خواهید فهمید که فرزند شما دارد کدام مهارتهای اجتماعی را یاد میگیرد، مثلاً به اشتراکگذاری، همکاری یا جسارت و ابراز وجود و در کدام مهارتها ممکن است به کمک نیاز داشته باشد.
بازی رشد فیزیکی را تقویت میکند
انواع مختلف بازی فیزیکی به رشد مهارتهای مختلف کمک میکند. به عنوان مثال، طناب زدن مستلزم حفظ تعادل است، بالا رفتن از میلههای افقی و عمودی سازههای بازی در پارک قدرت بدنی ایجاد میکند و فعالیتهای ورزشی شامل هماهنگی حرکتی است. اول مهارتهای حرکتی درشت مانند دویدن، پرتاب کردن و رکاب زدن، بهبود مییابند، اما مهارتهای حرکتی ظریف خیلی عقبتر از آنها نیستند.
یک کودک سه ساله که لگوها را به دقت روی برجها میگذارد، نه تنها در مورد جاذبه و تعادل یاد میگیرد، بلکه هماهنگی چشم و دست را نیز بهبود میدهد و چابکی دست که کودکتان هنگام بازی به دست میآورد به زندگی روزمره نیز انتقال مییابد. پس از مقداری تمرین، کودک سه ساله میتواند به لباس پوشیدن و غذا خوردن خود کمک کند، که به او احساس استقلال میدهد.
بازی فیزیکی یک مزیت غیرفیزیکی نیز دارد. این نوع بازی به بچهها کمک میکند تا استرس و بهانهگیری را کنترل کنند. در حقیقت، اگر کودک شما زمان کافی برای بازی فعالانه نداشته باشد ممکن است بدخلق یا عصبی و احتمالاً چاق شود.
چگونه میتوانید بازی فیزیکی را تشویق کنید؟ بهترین راه برای به حرکت درآوردن فرزندتان، داشتن یک الگو و سرمشق خوب است. این کار در خانه و با انجام فعالیتهای فیزیکی به جای فعالیتهای کمتحرک مانند تماشای تلویزیون شروع میشود.
در داخل خانه میتوانید قایمموشک بازی کنید، بسکتبال با کیسه های لوبیا را امتحان کنید یا با موسیقی برقصید. در فضای باز، قلعهای در شن و ماسه بسازید، توپ فوتبال را بین خود پاسکاری کنید، یا با هم دوچرخه یا سه چرخه سواری کنید.
بازی به کودک در درک احساساتش کمک میکند
مدتها قبل از اینکه بچهها بتوانند احساسات خود را با کلمات بیان کنند، آنها را از طریق بازی فیزیکی، داستانپردازی، هنر و فعالیتهای دیگر ابراز میکنند. وقتی بچهها تجربههایی آسیبزا یا دشوارفهم را از سر میگذرانند، آن تجربهها را بارها و بارها از طریق بازی مرور میکنند.
به عنوان مثال، اگر یک همبازی کودک شما را در مدرسه هل داده است یا چیزی از دست او قاپیده، ممکن است متوجه نشود چه اتفاقی افتاده است. اگر روز بعد، در حین بازی شما را با خشونت هل میدهد، ممکن است در تلاش باشد تا آنچه را که روز قبل تجربه کرده، برای خود حل و فصل کند.
اما شما چگونه میتوانید کمک کنید؟ در طول بازی، کودک شما رفتارهای کوچکی را نشان میدهد که در موردشان نیاز به راهنمایی دارد یا آنها را نمیفهمد. شما میتوانید همان رفتار را متقابلاً اجرا کنید اما واکنش و رفتار درست را نشانش دهید و سعی کنید کودک خود را بخندانید، چون این کار به کاهش تنش کمک میکند.
نقش شما هنگام بازی با فرزندتان چیست
اجازه دادن به فرزندتان برای رهبری بازی بسیار مفید است. در محدودهٔ ایمن و در زمانی که دارید، بگذارید فرزندتان تعیین کند که چه کاری و چگونه انجام شود. این به او اجازه میدهد قضاوت و داوری خود را امتحان کند و چیزهایی را که از آنها لذت میبرد به شما نشان دهد.
در بازی کودک خود شرکت کنید، اما فقط درصورتیکه به آن دعوت شوید. وقتی به فرزندتان اجازه میدهید وارد دنیای وانمودی خود شود، کنترل کاملی به او بدهید. در زندگی واقعی، شما مسئول و رئیس هستید، اما دنیای نمایشی و وانمودی متعلق به اوست.
توجهی كه هنگام بازی با هم به فرزندتان نشان میدهید نقشی كلیدی در ایجاد عزت نفس در کودکان دارد. به عنوان مثال، هنگامی که در حین بازی در کنار او به چیزی تظاهر میکنید، به او نشان میدهید که جهان خیالی او را میپذیرید و اینکه چیزی که او به آن علاقه دارد برای شما نیز سرگرمکننده و جالب است.
نحوه تعامل فرزندتان با کودکان دیگر را مشاهده کنید
به نحوه بازی فرزندتان در محیط های مختلف از جمله خانه، پارک و یا منزل دوستانش توجه کنید. برخی از کودکان ممکن است بخواهند به جای گروه های بزرگ، به تنهایی و یا فقط با یک کودک دیگر بازی کنند. همجنین ممکن است محیط های آرام را به محیط های شلوغ و پر سر و صدا ترجیح دهند.
شما میتوانید مکان ها جدید را امتحان کنید تا ببینید آیا فرزندتان آنها را دوست دارد یا نه. به عنوان مثال، اگر کودک شما با بازی در یک پارک مشکل دارد، سعی کنید او را به یک پارک دیگر و یا خانه شخص دیگری ببرید.
یا مثلا گروه هایی را که فرزندتان در آن با بچه های دیگر بازی میکنند را تغییر دهید. ببینید آنها کدام روش بازی را ترجیح میدهند. بازی انفرادی؟ بازی در گروه های کوچک؟ یا گروه های بزرگ؟
وقتی کودک کار درستی انجام داد او را تشویق کنید و دلیل تشویق را به او توضیح دهید
انجام این کار به فرزندتان آموزش می دهد تا رفتار خوب را درک کنند و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنند. توجه داشته باشید که تحسین کردن کودک به تنهایی کافی نیست. شما باید به او بگویید چه کاری را به درستی انجام داده است و توضیح دهید که چرا این رفتار خوب بوده است.
به عنوان مثال هنگامی که کودک شما یک اسباب بازی را با برادرش به اشتراک می گذارد، میتوانید به او بگویید: “آفرین عزیزم کار خیلی خوبی کردی. وقتی اسباب بازی های خودتو به برادرت بدی، برادرت هم اسباب بازی های خودشو به تو میده و میتونید باهم بازی کنید. “
همچنین سعی کنید همیشه در مورد نتایج رفتار فرزندتان صحبت کنید. به عنوان مثال، از آنها بخواهید به کسی هدیه دهند و چیز هایی مانند “ببین خواهرت چقدر خوشحاله! اون این عکسی که تو رنگ آمیزی کردی رو خیلی دوست داره!” را به او بگویید.
به اشتراک گذاری اسباب بازی را به کودکان بیاموزید
برای کودکان یادگیری اشتراک گذاری می تواند بسیار دشوار باشد. با این حال با کمی تمرین در خانه می توانید این کار را کمی ساده تر کنید.
مثلا اگر فرزندان دیگری دارید، هنگام بازی آنها را تشویق به اشتراک گذاری اسباب بازی ها کنید. از او بخواهید که یک اسباب بازی را به شما قرض دهد یا بخشی از آن را به خواهر یا برادرش هدیه دهد. فراموش نکنید که برای هر گونه تلاش برای به اشتراک گذاشتن، کودک خود را تحسین کنید.
اگر کودک شما خواهر و برادر ندارد، می توانید خودتان به اشتراک گذاری غذا، اسباب بازی یا سایر موارد را با او تمرین کنید. وقتی فرزندتان چیزی را با شما به اشتراک می گذارد حتما از او تشکر کنید.
کتاب های مصور در مورد دوستی را بخوانید
کتاب هایی که به اشتراک گذاری، همکاری و دوستی را به بچهها آموزش میدهند تهیه کنید. همراه با کودک خود آنها را بخوانید و برای صحبت با او در مورد کتاب ها وقت بگذارید.
هر از گاهی هنگام خواندن کتاب مکث کنید و از فرزندتان سوالاتی بپرسید و از او نظر بخواهید. همچنین سعی کنید آنها را تشویق کنید که در حین مطالعه احساسات خود را به اشتراک بگذارند.
- انتشارات نیک پی
- 1404/08/14
- 7 بازدید










